نوروز جشن ملی ایرانیان

نوروز جشن ملی ایرانیان

نوروز بزرگترین جشن ملى ایرانیان از روزگار کهن تا به امروز است و هم چنین از نمایان ترین جشن های بهاری جهان به شمار می رود.نوروز و مهرگان دو جشن بزرگ طبیعی هستند که اولی آغاز بهار و دومی آغاز پاییز است.تقدس و احترام و بزرگی نوروز بیش از حد توجه و انتظار است، چون با ماه فروردین که ویژه ی فروهر ها(روان های درگذشتگان)آغاز می شود و روز اول آن با نام خداوند آغاز می گردد و اول بهار و اعتدال طبیعی و رستاخیز طبیعت و زندگی مجدد در جهان است. از گذشته هاى دور آریایى هاى ساکن در فلات ایران روز اول سال و آغاز بهار را به برگزارى مراسم ویژه و توأم با سرور و شادمانى اختصاص مى دادند. برخى پژوهشگران ، ریشه تاریخى این جشن را به «جمشید پیشدادى» نسبت مى دهند و نوروز را «نوروز جمشیدى» مى خوانند.این گروه بر این باورند که جمشیدشاه پس از سازمان دادن به کشور و کوشش زیاد در راه رفاه مردم،از کار آسوده شد.در آن هنگامه کشور در آبادانی بود و همه چیز فراوان ،او به دیوان فرمان داد تا تختی زرین و جواهرنشان برای او بسازند و او را به هوا برند و این روز را آغاز سال نو (نوروز) خواندند.



به گفته ی سراینده ی بزرگ ملی فردوسی :

چو این کارهای وی آمد به جای زجای مهی، برتر آورد پای

به فرکیانی یکی تخت ساخت چه مایه برو گوهر اندر نشاخت

که چون خواستی دیو برداشتی زهامون به گردون برافراشتی

چو خورشید تابان ، میان هوا نشسته بر او شاه فرمانروا

سر سال نو، هرمز فروردین بر آسوده از رنج تن، دل زکین

چنین جشن فرخ از آن روزگار بمانده از آن خسروان یادگار

ابوریحان بیرونی می نویسد:به باور پارسیان در این روز جهان هستی یافت و آفرینش آغازگردید.اما عاملى که «نوروز» را از دیگر جشن هاى ایران باستان جدا کرد وسبب ماندگارى آن تا امروز شد، «فلسفه وجودى نوروز» است: زایش و نوشدنى که همزمان با سال جدید در طبیعت هم دیده مى شود.

دکتر میرزایى جامعه شناس در این باره مى گوید: یکى از نمودهاى زندگى جمعى، برگزارى جشن ها و آیین هاى گروهى است، گردهم آمدن هایى که به نیت نیایش و شکرگزارى و یا سرور و شادمانى شکل مى گیرند. برهمین اساس جشن‌ها و آیین‌هاى جامعه ایران را هم مى توان به سه گروه عمده تقسیم بندى کرد: جشن ها و مناسبت‌هاى دینى و مذهبى - جشن هاى ملى و قهرمانى و جشن هاى باستانى و اسطوره‌اى. جامعه ایران در گذشته به شادى به عنوان عنصر نیرو دهنده به روان انسان، توجه ویژه‌اى داشتند. آنها براساس آیین زرتشتى خود ، چهار جشن بزرگ و ویژه تیرگان ، مهرگان ، سده و اسپندگان را همراه با شادى و سرور و نیایش برگزار مى کردند. دراین بین نوروز بنا به اصل تازگى بخشیدن به طبیعت و روح انسان همچنان پایدار ماند. گرچه باتوجه به قانون تغییر پدیده هاى فرهنگى ، نوروز هم ناگزیر نسبت به گذشته با دگرگونى هایى همراه است.

به هرحال در آیین‌هاى باستانى ایران براى هر جشن«خوانى» گسترده مى‌شد که داراى انواع خوراکى‌ها بود. خوان نوروزى «هفت سین» نام داشت و مى‌بایست از بقیه خوان ها رنگین تر باشد.

این سفره مــعــمـولاً چـندســاعــت مانــده به زمان تـــحویل ســـــال نو آمـــاده بود و بر صفحه اى بلندتر از سطح زمین چیده مى شد. همچنین میزدپان (MAYZADPAN) به منظور پخش کردن خوراکى‌ها در کنار سفره گماشته مى‌شد. این خوان نوروزى برپایه عدد مقدس هفت بنا شده بود. توران شهریارى، سخنران جامعه زرتشتى معتقد است: «سپندینگی(تقدس) عدد هفت از آیین مهر یا میتراست و به سالهاى دور باز مى گردد. در این آیین هفت مرحله وجود داشت براى اینکه انسان به مقام عالى و آسمانى برسد. پس عدد هفت از پیش از زرتشت براى انسان عزیز بوده و در آیین هاى مختلف و به نمادهاى گوناگون دیده مى شود، مانند هفت آسمان، هفت دریا، هفت گیاه و...» همچنین اسناد تاریخى از برپایى سفره هفت سین به یاد هفت امشاسپندان خبر مى دهند؛ طبق این اسناد،هفت امشاسپندان«به چم فرشتگان بزرگ» که یاری رسان اهورا مزدا هستند و همچنین نمادی از هفت مرحله ی به کمال رسیدن است که عبارت اند از از:

سپنته مینیو(به چم روح نیک.کار)، وهومنه (بهمن ، اندیشه نیک) اشه)اردیبهشت،راستى )، شهریور (شهریارى آرزو شده و خواسته شده)، آرمیتی (سپندارمذ،به جا اندیشی و پاکی) ، هوروتات و امرتات) خرداد و امرداد؛ کمال و بی مرگی).اما بسیاری بر این باورند که «هفت سین» نخست «هفت شین» بوده و بعدها به این نام تغییر یافته است.شمع، شراب ، شیرینى ، شهد (عسل) ، شمشاد، شربت و شقایق یا شاخه نبات، اجزاى تشکیل دهنده ی سفره هفت شین بودند.پژوهش و دیدگاه دکتر بهرام فره وشی بسیار جالب توجه و بر بنیاد پژوهشی است که تازگی دارد:

«در روزگار ساسانیان قاب های منقوش و گرانبهایی از جنش کائولین از چین به ایران آورده می شد و یکی از کالاهای ارزشمند بازرگانی چین و ایران همین ظرف هایی بود که بعدها به نام کشوری که از آن آمده بود نام گذاری شد و به نام«چینی» و به گویش دیگر سینی و به شکل معرب «صینی»در ایران رواج یافت.چینی یا صینی یعنی منسوب به چین یا سین و نام سین یا چین از واژه ای آمده است که در اصل نام سلسله ی پادشاهی چین است و حرف ts می تواند در گویش ها و زبان های مختلف صدای«س-ج» بدهد.چنانکه در پهلوی و فارسی و سانسکریت و ارمنی نیز چنین است و در یونانی نیز.ولی در عربی صین شده است.در ایران برای تمایز بین ظرف های مختلفی که از چین آورده می شد،آنچه از فلز ساخته می شد به نام سینی . آنچه از کائولین ساخته می شد به نام چینی رواج یافت.باری در آیین های نوروزی برای چیدن خوان نوروزی از همین ظرف های منقش بسیار نفیس که از چین وارد می شد و نوع مرغی آن هنوز در این بهای زیادی دارد،بهره می گرفتند،و این ظرف را پر از نقل و قند و شکر و شیرینی می کردند و آن را به عدد هفت سپند....بر خوان های نوروزی می گذاشتند و از این رو خوان نوروزی به نام هفت سینی و یا هفت قاب نام گرفت و بعدها با حذف یاء نسبت به صورت هفت سین در آمد و هنوز در برخی از روستاها به صورت هفت سینی تلفظ می شود.»

اماسخنران جامعه زرتشتى خاستگاه تغییر شین به سین را چیز دیگری می داند ،وی مى گوید:« بعد از سقوط ساسانیان وقتى که مردم ایران اسلام را پذیرفتند، سعى کردند که از سنت‌ها و آیین‌هاى باستانى خود پاسداری کنند.به همین دلیل، چون در دین اسلام «شراب» حرام اعلام شده بود، آنها، خواهر و همزاد شراب را که «سرکه» می شد انتخاب کردند و این گونه شین به سین تغییر پیدا کرد.البته در این ‌باره برداشت های مختلفى وجوددارد.» وی در ادامه برداشت های مختلف و هم چنین دیدگاه دکتر بهرام فره وشی را بیان می کند، که در بالا به آن پرداختیم. به هر روى خوراکى‌هاى خاصى بر سفره هفت سین مى‌نشینند که عبارتند از: سیب، سرکه، سمنو، سماق، سیر، سنجد و سبزى (سبزه) خوراکى هایى که به نیت هاى گوناگون انتخاب شده اند:

سمنو: از جوانه های تازه رسیده گندم تهیه می شود نماد باروری گیاهان است.

سیب:سیب میوه ایست با رمز و راز عشق و زایش و سلامتی،در گذشته سیب را در خم های ویژه ای نگهداری می کردند و قبل از نوروز به همدیگر هدیه می دادنند.مى گویند که سیب با زایش هم نسبت دارد، بدین صورت که اغلب درویشى سیبى را از وسط نصف مى کرد و نیمى از آن را به زن و نیم دیگر را به شوهر مى داد و به این ترتیب مرد از عقیم بودن و زن از نازایى رها مى شد!
سنجد: نماد عشق و دلباختگى است و از مقدمات اصلى تولد و زایندگى. عده اى عقیده دارند که بوى برگ و شکوفه ی درخت سنجد محرک عشق است!

سبزه:نماد شادابی و سرسبزی و نشان گر زندگی بشر و پیوند او با طبیعت است.

درگذشته سبزه ها را به تعداد هفت یا دوازده که شمار مقدس برج هاست در قاب هاى گرانبها سبز مى کردند. در دوران باستان درکاخ پادشاهان ۲۰ روز پیش از نوروز دوازده ستون را از خشت خام برمى آوردند و بر هریک از آنها یکى از غلات را مى کاشتند و خوب روییدن هریک را به فال نیک مى گرفتند و برآن بودند که آن دانه درآن سال پربار خواهدبود. در روز ششم فروردین آنها را مى چیدند و به نشانه برکت و بارورى در تالارها پخش مى کردند.
سماق و سیر نماد چاشنى و محرک شادى در زندگى به شمار مى روند. اما غیر از این گیاهان و میوه هاى سفره نشین، خوان نوروزى اجزاى دیگرى هم داشته است: دراین میان « تخم مرغ» نماد زایش و آفرینش است و نشانه اى از نطفه و نژاد و شاید نمادی از زایش الهه میثره(مهر) باشد. «آینه» نماد روشنایى است و حتماً باید در بالاى سفره جاى بگیرد. «آب و ماهى» نشانه برکت در زندگى هستند. ماهى به عنوان نشانه اسفند ماه بر

سفره گذاشته می شود.و «سکه» که نمادى از امشاسپند شهریور ، نگهبان فلزات است و به نیت برکت و درآمد زیاد انتخاب شده است.شاخه هاى سرو، دانه هاى انار، گل بیدمشک، شیر نارنج، نان و پنیر، شمعدان و... را هم مى توان جزو اجزاى دیگر سفره هفت سین دانست. کتاب مقدس هم یکى از پایه هاى اصلى خوان نوروزى است و براساس آن هر خانواده اى به تناسب مذهب خود، کتاب مقدسى را که قبول دارد بر سفره مى گذارد.چنانچه مسلمانان قرآن، زرتشتیان اوستا و گات ها و کلیمیان تورات را بر بالاى سفره‌هایشان جاى مى‌دهند. بر سر سفره زرتشتیان درکنار اسپند و سنجد، « آویشن» هم دیده مى شود که به گفته موبد فیروزگرى خاصیت ضدعفونى کننده و دارویى دارد و به نیت سلامتى و بیشتر به حالت تبریک بر سر سفره گذاشته مى شود.

پی نوشت:

گاهشماری و جشن های ایران باستان،نوشته و پژوهش: هاشم رضی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد